ادرکنی...
شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۲، ۰۶:۵۵ ق.ظ
دم صبح است و من بی حوصله به مانیتور خیره شده ام. از این صفحه به آن صفحه بی هدف می روم، تا اینکه می رسم به اینجا و دلم ، آرام می شود و خودم از بودنم، از همه نفس هایی که کشیده ام، خجالت می کشم...
- ۹۲/۰۶/۰۲
دم صبح است و من بی حوصله به مانیتور خیره شده ام. از این صفحه به آن صفحه بی هدف می روم، تا اینکه می رسم به اینجا و دلم ، آرام می شود و خودم از بودنم، از همه نفس هایی که کشیده ام، خجالت می کشم...
هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید
اینجا بهشت ارض خدا، شهر مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
اینجا برای عشق شروعی مجدد است
یا علی بن موسی الرضا...
این خجالت اثر خوبی برات داشت؟