گزینه سوم
به نام خدا
عددی را که روی صفحه مانیتور است نگاه می کنم، تعداد رقم هایش سه تا است. این عدد را سازمانی منتشر کرده که می گوید نتیجه تلاش شما برای فلان رشته شده این عدد و این یعنی به تعداد این عدد یکی کمتر ، کسانی هستند که مثل شما برای این رشته تلاش کرده اند اما تلاششان از شما بیشتر بوده است...
می شمارم، هر چه کم و زیادش می کنم، هرچه احتمالات را بررسی می کنم، هر چه... نه دیگر نمی شود، امیر کبیر را رد کرد...
فکرم می رود به اینکه خدایا چرا؟؟؟ خدایا این را کجای دلم بگذارم؟؟؟ خدایا چه کنم؟؟؟
برادرم با کتاب زبانش بی هوا می آید توی اتاق (خوشبختانه از بس هول است و عجله دارد متوجه سرخی چشم های من نمی شود) می پرسد: " آبجی جواب این تست چی میشه؟ "
من به صورت سوال نگاه می کنم و مطمئن می شوم گاهی خدا همین جاست، همین جا کنار گریه هایم، کنار خستگی هایم و حرف می زند با من...
صورت سوال را بلند برایش می خوانم:
SHE TIRED TO SUCCEED AND … SHE DID
جواب گزینه سوم است:
Finally
یک "یا علی" می گویم و از زمین بلند می شوم که بروم و دوباره کتاب هایم را باز کنم و همیشه یادم بماند:
"ان مع العسر یسرا"
- ۹۱/۰۳/۰۸
اصلاً بیخیال ارشد شو بابا.مثل من