حال این روزهایم شبیه حال آن مردی است که نزد پیر دیارشان رفت و از غمی که در سینه داشت سخن گفت. پیرمرد پاسخ داد : در شهر دلقکی ست که مردم را میخنداند و شاد میکند؛نزد او برو تا غم خود را فراموش کنی. مرد لبخند تلخی زد و گفت :
من همان دلقکم...